آیا با مطالعه جشنواره فیلم فجر به درک مناسبی از وضعیت سینمای ایران می‌رسیم؟

معمولاً از جشنواره فیلم فجر به‌عنوان ویترین سینمای ایران یا بهار سینمایی نام برده می‌شود چراکه غالب آثار سینمایی که حرفی برای گفتن و ردی از هنر دارند و در سال گذشته تولید و در سال پیش رو اکران خواهند شد در این جشنواره شرکت می‌کنند. بر طبق آمار سایت سینماتیکت تا تاریخ 20 بهمن 1397، مجموع فروش فیلم‌های سینمایی در سال 97 تا این تاریخ برابر با 228 میلیارد و 950 میلیون و 830 هزار تومان بوده که از این مقدار مبلغ 91 میلیارد و 852 میلیون و 879 هزار تومان مربوط به فروش فیلم‌های حاضر در جشنواره سال گذشته یعنی سی و ششمین جشنواره فیلم فجر و مبلغ 4 میلیارد و 102 میلیون و 405 هزار تومان مربوط به فیلم‌هایی است که در جشنواره‌های سی و پنجم به قبل حضورداشته‌اند، که نتیجه می‌شود 41.91 درصد از فروش سینما در سال 97 مربوط به فیلم‌های حاضر در جشنواره است. باقی فروش (یعنی 58.09 درصد فروش کل سال) هم بیشتر مربوط به فیلم‌های کمدی سطح پایین است که به‌عنوان یک اثر هنری قابل‌مطالعه نیستند اما به‌هرحال روی مخاطبانشان تأثیرگذارند و لازم است در پژوهش‌هایی به‌طور جداگانه درباره ارتباط مخاطب و آن‌ها بحث و بررسی صورت گیرد. مجموع فروش فیلم‌هایی که در دو دسته‌ی مذکور یعنی کمدی‌های سطح پایین و فیلم‌های حاضر در جشنواره‌های گذشته نبوده‌اند هم در سال 97 مبلغ 7 میلیارد و 411 میلیون و 661 هزار تومان اعلام‌شده است، پس بر طبق این آمار 93 درصد فروش فیلم‌ها به ‌غیر از کمدی‌های سطح پایین در سال 97 مربوط به فیلم‌های حاضر در جشنواره‌های فجر بوده است. با توجه به آمار ارائه‌شده و مشاهده‌ی آمار مشابه در سال‌های گذشته نتیجه می‌گیریم که با مطالعه‌ی آثار راه‌یافته به جشنواره فجر می‌توانیم به درک نسبتاً خوبی از وضعیت سینمای ایران منهای سینمای کمدی مذکور، در یک سال برسیم.

تحلیل آماری سینمای ایران

 

ادامه مطلب را در اینجا بخوانید.

درباره این گزارش

برای رسیدن به تحلیلی هنری از فیلم‌ها قطعاً نمی‌توانیم آن‌ها را به‌طورکلی بررسی کنیم و باید تک‌تک به سراغشان برویم و هرکدام را به‌طور خاص با توجه به جزئیاتشان موردمطالعه و بحث قرار دهیم، اما در این مقاله قصدمان نقد هنری آثار نیست، بلکه می‌خواهیم نگاهی به المان‌های مشترک و پرتکرار در فیلم‌های سی و هفتمین جشنواره فجر بیندازیم و با واکاوی آن‌ها تا حدودی به کشف جریان غالب در سینمای این روزها نزدیک شویم. این جریان غالب نتیجه‌ی کار سیاست‌گذاران سینمایی در سال گذشته، ذائقه‌ی مخاطبان سینما در سال گذشته و آرمان‌ها و دورنمای فکری هنرمندان برای آینده است چرا که هر فیلم‌ساز برای ساخت یک اثر، خودآگاه یا ناخودآگاه با در نظر گرفتن چنین مواردی فیلمش را می‌سازد. متأسفانه تا به امروز تعداد اندکی پژوهش انجام شده است که نگاه کلان به سینمای ایران داشته باشند، به‌جز سالنامه فرهنگ و هنر و سالنامه آماری فروش فیلم و سینما که هرساله از طرف وزارت ارشاد و سازمان سینمایی منتشر می‌شود، یک نمونه کار دیگر در این حوزه که اخیراً انجام شده است را می‌توانید در اینجا بخوانید.

در این پژوهش 30 فیلم جشنواره‌ی فیلم فجر سال 1397 را بررسی کرده‌ایم و آماری دقیق از المان‌های مهم و پرتکرار از آن‌ها به دست آوردیم که در ادامه به‌تفصیل آن‌ها را مرور خواهیم کرد. اگر عمری باقی بماند در آینده تحلیل‌های تخصصی‌تری از این داده‌های آماری و تأثیرات روان‌شناختی هرکدام از این المان‌ها بر مخاطب و جامعه ارائه خواهیم کرد.

آثار مورد مطالعه قرارگرفته

برای انجام این پژوهش 30 فیلم راه‌یافته به سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر در بخش‌های مسابقه سینمای ایران و نگاه نو مورد بررسی قرار گرفتند که اسامی آن‌ها به ترتیب حروف الفبا به شرح زیر است:

آشفتگی (فریدون جیرانی) ایده اصلی (آزیتا موگویی) بنفشه آفریقایی (مونا زندی حقیقی) ۲۳ نفر (مهدی جعفری) پالتو شتری (مهدی علی میرزایی) تیغ و ترمه (کیومرث پوراحمد) جمشیدیه (یلدا جبلی) خون خدا (مرتضی علی عباس میرزایی) درخونگاه (سیاوش اسعدی) سال دوم دانشکده من (رسول صدر عاملی) سرخ‌پوست (نیما جاویدی) سمفونی نهم (محمدرضا هنرمند) شبی که ماه کامل شد (نرگس آبیار) طلا (پرویز شهبازی) غلامرضا تختی (بهرام توکلی) قسم (محسن تنابنده) قصر شیرین (رضا میر کریمی) ماجرای نیمروز ۲: رد خون (محمدحسین مهدویان) متری شیش و نیم (سعید روستایی) مردی بدون سایه (علیرضا رئیسیان) مسخره‌باز (همایون غنی زاده) ناگهان درخت (صفی یزدانیان) جان دار (حسین امیری ‌دوماری ‌و پدرام پور امیری) حمال طلا (تورج اصلانی) دیدن این فیلم جرم است! (رضا زهتابچیان) روزهای نارنجی (آرش لاهوتی) زهرمار (سید جواد رضویان) سونامی (میلاد صدر عاملی) معکوس (پولاد کیمیایی) یلدا (مسعود بخشی)


 

بررسی آماری المان‌های مختلف موجود در فیلم‌‌ها

1. ترکیب کلی شخصیت‌ها

به‌طور میانگین در هر فیلم 4.13 شخصیت تأثیرگذار وجود دارد که از این تعداد به‌طور متوسط، 1.2 شخصیت مثبت، 0.73 شخصیت منفی و 2.2 شخصیت خاکستری هستند. به‌طور متوسط در هر فیلم از 4.13 شخصیت تأثیرگذار در داستان، 2.57 مرد و 1.57 زن هستند.

2. انحرافات رفتاری شخصیت‌ها

در فیلم‌های جشنواره امسال انحرافات رفتاری متعددی و هرکدام به مقدار قابل‌توجهی روی پرده سینما به نمایش درآمدند که در ادامه به بررسی تعدادی از آن‌ها می‌پردازیم. با توجه به چنین حجم بالای ناهنجاری‌ها در فیلم‌ها، جا دارد یک‌بار دیگر ضرورت درجه‌بندی سنی فیلم‌ها را چه در جشنواره فیلم فجر و چه برای اکران عمومی به مسئولین مربوطه گوشزد کنیم.

در 26 فیلم یعنی 87% از کل فیلم‌های جشنواره امسال حداقل یکی از شخصیت‌های محوری داستان سیگاری بوده و حداقل یک‌بار در طول فیلم به‌طور مفصل و با جزییات شاهد سیگار کشیدن او بوده‌ایم. مجموعاً شاهد استعمال سیگار توسط 37 شخصیت اصلی در 30 فیلم جشنواره بودیم که البته بیشتر آن‌ها در طول فیلم بیش از یک‌بار مشغول استعمال بوده‌اند، به‌طور میانگین در هر فیلم 1.23 شخصیت اصلی سیگاری داشته‌ایم. اگر میانگین نسبت شخصیت‌های اصلی سیگاری به شخصیت‌های اصلی هر فیلم را محاسبه کنیم به نسبت 33% می‌رسیم، حال‌آنکه طبق آمار در واقعیت چیزی بین 10 تا 15 درصد ایرانی‌ها سیگاری هستند، کشف دلیل این استفاده‌ی زیاد و غیرطبیعی از سیگار در فیلم‌ها در سینما –که به گفته متخصصان حوزه‌های مختلف، برای مخاطبانش الگوساز است- خود تحقیقی جداگانه می‌طلبد.

در 5 فیلم یعنی 17% از کل فیلم‌ها، مواد مخدر یا معتادین به آن را شاهد بوده‌ایم که در 3 فیلم استعمال مواد مخدر به‌وضوح نمایش داده‌شده است.

در 5 فیلم یعنی 17% از کل فیلم‌ها، حداقل یکی از شخصیت‌های اصلی فیلم مشروبات الکلی مصرف می‌کند.

در 27 فیلم یعنی 90% از کل فیلم‌ها، شخصیت‌های محوری داستان چندین بار از الفاظ رکیک استفاده کرده‌اند که بسیار جای تأمل دارد.

در 5 فیلم یعنی 17% از کل فیلم‌های جشنواره، شخصیت‌های اصلی در خلال گفتگوهایشان از شوخی‌های جنسی استفاده کرده‌اند که این آمار در مقایسه با کل فیلم‌های تولیدی سینمای ایران بسیار پایین است چراکه اگر همین مورد را درباره‌ی فیلم‌های کمدی سطحی که بخش زیادی از فروش سالانه‌ی سینمای ایران را تشکیل می‌دهند بررسی کنیم به نسبتی نزدیک به‌ 100% می‌رسیم که گویای وضعیت فاجعه‌بار اخلاقی درباره آن‌هاست.

در 100% آثار یعنی همه‌ی 30 فیلم جشنواره، میان حداقل 2 شخصیت اصلی فیلم نزاع و درگیری وجود دارد که شامل انواع مختلفی مثل گلاویز شدن، چاقوکشی، درگیری شدید لفظی و غیره می‌شود.

در 9 فیلم یعنی 30% از کل فیلم‌ها، مفهوم خیانت زن‌وشوهریمیان شخصیت‌های اصلی قصه وجود دارد که این مورد هم به شیوه‌های گوناگون در فیلم‌ها پرداخت‌شده است.

در 13 فیلم یعنی 43% از کل آثار، مفهوم مثلث عشقی یا همان رقابت میان دو مرد بر سر به دست آوردن یک زن یا بالعکس به چشم می‌خورد که این هم از اتفاقات عجیب و قابل‌تأمل این دوره از جشنواره است.

در 11 فیلم یعنی 37% از کل فیلم‌ها، شاهد قتل یکی از کاراکترهای اصلی فیلم یا قتل فرد دیگری توسط شخصیت اصلی فیلم هستیم و در تعداد قابل‌توجهی از آن‌ها در ادامه‌ی داستان ‌همین قتل یکی از پایه‌های اصلی درام می‌شود.

در 28 فیلم یعنی 93% از کل فیلم‌ها، حداقل یکی از شخصیت‌های اصلی به یکی دیگر از شخصیت‌های اصلی فیلم تهمت می‌زند یا به بیانی دیگر نسبتی دروغ و ناروا به او می‌دهد.

در 29 فیلم یعنی 97% از کل فیلم‌ها، حداقل یکی از شخصیت‌های محوری داستان غیبت یکی دیگر از کاراکترهای اصلی قصه را می‌کند.

در 4 فیلم یعنی 13% از کل فیلم‌ها، حداقل یکی از شخصیت‌های اصلی ماجرا دست به ‌کلاه‌برداری می‌زند.

در 9 فیلم یعنی 30% از کل فیلم‌ها، حداقل یکی از شخصیت‌های اصلی دزدی می‌کند یا مورد دزدی قرار می‌گیرد.

در 2 فیلم یعنی 7% از کل فیلم‌ها، یکی از شخصیت‌های اصلی به سراغ رباخواری می‌رود.

در 4 فیلم یعنی 13% از کل فیلم‌ها، حداقل یکی از شخصیت‌های اصلی قمارباز است یا در حال قمار کردن نمایش داده می‌شود.

در 27 فیلم یعنی 90% از کل فیلم‌ها، حداقل یکی از شخصیت‌های اصلی فیلم بشدت متکبر و مغرور است.

در 7 فیلم یعنی 23% از کل آثار، حداقل یکی از شخصیت‌های اصلی به‌وضوح ازنظر روانی بیمار است. تشخیص بیماری روانی آن‌هم در کاراکترهای یک فیلم سینمایی اصلاً کار ساده‌ای نیست، درنتیجه برای استخراج این بند، فقط مواردی که اشاره مستقیم در فیلم شده بود یا علائم بیماری روانی به‌صورت آشکار در شخصیت پیدا بود منظور شد. اگر متخصصان این حوزه بررسی دقیق‌تری روی شخصیت‌ها انجام دهند احتمالاً آمار این بند دستخوش تغییر خواهد شد.

3. درون‌مایه آثار

فارغ از مضمون و خط اصلی داستان، 6 فیلم یعنی 20% از کل فیلم‌ها، در لحظات مهمی به مخاطبانشان به شکل‌های مختلف امید می‌دهند و در مقابل، 19 فیلم یعنی 63% از کل فیلم‌ها، به‌طور قابل‌توجهی ناامیدی را به بیننده‌هایشان القا می‌کنند که 3 فیلم در هر دودسته قرار دارند بدین شکل که تحولی جدی‌ از امید به ناامیدی یا بالعکس در آن‌ها به چشم می‌خورد، تعدادی از فیلم‌ها هم در هیچ‌یک از این دودسته جایی ندارند.

در 1 فیلم یعنی 3% از کل فیلم‌ها، سحر و جادو یکی از المان‌های مهم موجود قصه است.

7 فیلم یعنی 23% از کل فیلم‌ها، داستانشان قهرمان دارد.

در 6 فیلم یعنی 20% از کل فیلم‌ها، رگه‌هایی از ارزش‌های انقلاب و اسلام دیده می‌شود و در 7 فیلم که 23% آثار را تشکیل می‌دهند ردی از معنویت به چشم می‌خورد.

شاکله‌ی اصلی داستان 11 فیلم یعنی 37% از کل فیلم‌ها از دل جامعه برآمده است.

به‌جز یک فیلم سایر آثار امسال به‌طورکلی روایتی خطیداشتند، البته که در بسیاری از فیلم‌ها اشکالات جدی فیلم‌نامه‌ای ازنظر پیوستگی قصه وجود داشت و برخی آثار هم –آگاهانه یا ناآگاهانه- در لحظاتی خط زمانی را می‌شکستند، ولی آن‌ها را نمی‌توان در دسته‌ی روایت‌های غیرخطی به شمار آورد.

ماجرای 27 فیلم یعنی 70% از آثار جشنواره سی و هفتم در زمان حال می‌گذشت و باقی آثار به برهه‌های متفاوتی از تاریخ مربوط بودند.

2 فیلم یعنی 7% از آثار امسال اقتباسی مستقیم از یک کتاب بودند و 6 اثر یعنی 20% از کل فیلم‌ها، اقتباسی آزاد از یک پدیده واقعی بودند.

مضمون یا قسمت‌های خاصی از 9 فیلم امسال یعنی 30% از کل آثار، بیانگر وجود ناامنی در جامعه بود.

در 30% آثار یعنی 9 فیلم هم فقر و مشکلات جدی اقتصادی در جامعه یکی از درون‌مایه‌های اصلی قصه را تشکیل می‌داد.

در 4 فیلم یعنی 13% از کل فیلم‌ها، یکی از شخصیت‌های اصلی داستان دست به خودکشی می‌زد که دوتا از آن‌ها موفق و دوتای دیگر ناموفق بودند.

شخصیت‌های زن امسال جایگاهی مهم در فیلم‌ها داشتند، در 18 فیلم یعنی 60% از آثار، شخصیت اصلی زن بسیار کنش گر و تأثیرگذار است و در 7 فیلم یعنی 23% از کل فیلم‌های این دوره هم شخصیتی منفعل از زنان ارائه می‌شود. برخی فیلم‌ها که چند شخصیت اصلی زن دارند در هر دودسته مذکور قرار می گیرند.

در 20 فیلم یعنی 67% آثار مرگ وجود دارد و در 3 فیلم یعنی 10% از کل فیلم‌ها، کودکی متولد می‌شود.

در 4 فیلم که برابر با 13% از کل است ازدواجکاراکترهای اصلی را می‌بینیم و در 7 فیلم یا 23% از کل آثار، حداقل یکی از شخصیت‌های اصلی داستان طلاق می‌گیرد.

در 6 فیلم یا همان 20% از کل آثار، صحنه‌ی مبسوطی از غذا خوردن وجود دارد.

امسال قصاص پرتکرارترین مضمون در فیلم‌های جشنواره بود. 5 اثر یعنی 17% از کل فیلم‌ها، قصاص را به‌عنوان مضمون اصلی‌شان انتخاب کرده بودند.

در 19 فیلم یعنی 63% از فیلم‌های این دوره، عشق میان شخصیت‌های اصلی دیده می‌شد.

شخصیت مادر در میان شخصیت‌های 21 فیلم یعنی 70% آثار وجود دارد ولی فقط در 5 فیلم امسال یعنی 17% از آثار، شاهد خانواده‌ای سالم هستیم و در 21 فیلم یعنی 70% از آثار، خانواده‌ای ازهم‌پاشیده و تخریب‌شده را می‌بینیم.

تنها در 6 فیلم یعنی 20% از کل آثار، شخصیتی اصلی وجود دارد که با نگاهی کلی الگوی قابل قبولی برای جامعه است و حداقل‌های هنجارهای اخلاقی و رفتاری را داراست.

4. لوکیشن فیلم‌ها

از میان فیلم‌های جشنواره امسال 3 فیلم یعنی 10% از کل فیلم‌ها، اصطلاحاً آپارتمانی بودند، به این معنا که تقریباً کل فیلم در فضاهای بسته فیلم‌برداری شده بود. 4 فیلم یعنی 13% از کل آثار، لوکیشنشان روستایی و در دل طبیعت بود. 3 فیلم یعنی 10% از کل تولیدات، به معنای واقعی کلمه فیلم جاده‌ای بودند و در تمام فیلم در حال سفر در جاده روایت می‌شد که این هم یکی از نکات قابل‌توجه فیلم‌های سی و هفتمین جشنواره فجر است. میزان برف و باران ‌هم در آثار امسال قابل‌توجه بود، در 13 فیلم یعنی 43% از کل آثار، حداقل یک صحنه‌ی بارش باران داشتیم و در 6 فیلم یعنی 20% کل فیلم‌ها هم بارش برف را شاهد بودیم.

5. تصویر

جشنواره سی و هفتم فیلم فجر از حیث تصویربرداری یکی از بهترین جشنواره‌ها بود. اندازه نماها، نورپردازی، استفاده‌ی به‌جا از رنگ‌ها، حرکات دوربین و موارد مشابه تکنیکی به‌وضوح از سال‌های گذشته، کم‌اشتباه‌تر شده بودند و به استانداردهای سینمای جهان نزدیک‌تر، علاوه بر این‌ها در چند اثر مشاهده کردیم که فیلم‌ساز برای مفهوم‌سازی و قصه‌گویی بهتر از این ویژگی‌های تصویری استفاده کرده بود، چیزی که به‌طورمعمول در سینمای ایران کمتر به چشم می‌خورد. استفاده از دوربین روی دست هم امسال کاهش پیداکرده بود و فقط در 7 فیلم یعنی 23% از کل فیلم‌ها، بیشتر مدت فیلم بدون سه‌پایه فیلم‌برداری شده بود. درباره رنگ‌های موجود در تصاویر هم تنها آمارِ کمّی قابل‌استخراج بدون تجهیزات تخصصی در این بند آمده است:

در 6 فیلم یعنی 20% از کل فیلم‌ها، رنگ‌های شاد در بیشتر زمان فیلم در تصویر مشاهده می‌شوند و در 10 فیلم یعنی 33% از کل فیلم‌ها، رنگ‌های اصطلاحاً مرده در اکثر مدت فیلم بر تصاویر غلبه دارند.

6. نقد در فیلم‌ها

فیلم‌های انتقادی یکی از متداول‌ترین گونه‌های فیلم در سراسر دنیا هستند اما در سینمای ایران کمتر شاهد چنین آثاری هستیم و از طرفی چیزی که در فیلم‌هایمان بسیار به آن برمی‌خوریم طعنه‌های خارج از متن اثر هستند. امسال در 4 فیلم یعنی 13% از کل فیلم‌ها شاهد طعنه زدن به دولت بودیم و 9 فیلم یعنی 30% از کل آثار هم در قسمت‌هایی از فیلم‌نامه‌شان به ‌نظام طعنه می‌زدند. اما در مقابل فیلم‌هایی که نقد جدی در آن‌ها به چشم بخورد بسیار کم بودند. 1 فیلم یعنی 3% از کل فیلم‌ها دولت را نقد می‌کرد و با اغماض می‌توانیم بگوییم 2 فیلم یعنی 7% از کل آثار امسال نظام را نقد می‌کردند.

7. پایان‌بندی ها

10 فیلم یا 33% از آثار، دارای پایانی خوش، 11 فیلم یا 37% از کل آثار دارای پایانی تلخ و 6 فیلم یا 20% از کل آثار دارای پایانی اصطلاحاً باز بودند.

در 23 فیلم یعنی 77% آثار از سلبریتی های مشهور به‌عنوان نقش یا نقش‌های اصلی فیلم استفاده‌شده بود و باقی فیلم‌ها به سراغ بازیگرانی جدید و گمنام برای نقش‌های کلیدی‌شان رفته بودند.

8 فیلم یا 27% از کل آثار، مراحل تولید عظیمی را تجربه کرده بودند و اصطلاحاً بیگ پروداکشن بودند.

6 فیلم یعنی 20% از کل فیلم‌ها هم به شیوه‌های مختلف دستاوردهایی جدید برای سینمای ایران داشتند، از تکنیکی جدید در فیلم‌برداری گرفته تا رکورد استفاده از هنرور و مواردی مشابه.

8. تنوع ژانر

یکی از مهم‌ترین بحث‌های جشنواره سی و هفتم فیلم فجر تنوع ژانر فیلم‌های حاضر در آن بود، اتفاقی که در دوره‌های پیش کمتر شاهد آن بودیم. امسال در ترکیب فیلم‌ها، ژانرهایی مانند درام، کمدی، مسابقه‌ای، سیاسی، بیوگرافی، ورزشی، معمایی، تاریخی، جنگی، پلیسی، فانتزی و جاده‌ای را شاهد بودیم که برخی از آن‌ها امسال برای اولین بار به‌طورجدی در سینمای ایران مطرح شدند و امید می‌رود که در آینده هم فیلم‌سازان ایرانی به سراغ ژانرها و فضاهایی گوناگون بروند.

پایان

 


 

من، پارسا زهره‌ای در بهمن 1397 این پژوهش را انجام داده‌ام و از خواندن نظراتتان درباره آن خوشحال می‌شوم. مالکیت معنوی این مقاله متعلق به پژوهشکده حکمت است پس هنگام نقل یا استفاده از آن، ذکر منبع را فراموش نکنید :)